صفحات

۱۳۹۰ خرداد ۲۳, دوشنبه

یک سکوت و دو تفعل


دیروز که از ولیعصر آمدم هم خوشحال بودم و هم ناراحت. مردم زیاد بودند اما سکوتشان به من آرامش نمی داد. مثل همیشه تفعلی زدم به حافظ و مانند بسیاری از اوقات حافظ زیبا پاسخ مرا داد:

صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد // ور نه اندیشه این کار فراموشش باد

شاید حافظ راست می گوید، اندازه ی ما این روز ها، همین است.

***

به خود گفتم حال که کار به اینجا کشید، تفعلی دیگر هم بزنم اما اینبار نه مانند عرف! به خواننده ی مورد علاقه ام که برای آزادی بسیار خوانده است. تمام 4 گیگابایت ترانه ای را که از او داشتم، در "جت آیدیو" ریختم و دستور "رندوم خواندن" را انتخاب کردم. نمی دانم اینگونه می توان تفعل زد یا نه اما ترانه ای که آمد برای من فراتر از یک اتفاق ساده بود. داریوش با تمام احساسش می خواند:

آخرین سنگر سکوته // حق ما گرفتنی نیست

آسمونشم بگیرید // این پرنده مردنی نیست

***

حالا آرامش دارم.

۱ نظر:

پروانه کوچولو گفت...

واقعا دوست داشتم مدل تفعل دومت رو!!!


جوابی که اومده نشان دهنده ی اینه که این مدل هم درسته و هم جواب میده!