صفحات

۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

چهارشنبه سوری، آتش و مبارزه

اول: بگم که من ساعت 7 از خونه رفتم بیرون، یکی دو ساعتی خیابون های اطراف رو گشتم بعد برگشتم خونه دیدم همسایه ها رو پشت بوم آتیش روشن کردن. رفتیم بالا کلی حال کردیم.

دوم: بگم این کلا نظر منه!

1. آیا چهار شنبه سوری امسال کمتر از سال های قبل بود؟ خیر.

2. آیا بیشتر بود؟ اینم بعید می دونم.

3. آیا مردم به در خواست جنبش سبز اومده بودن؟ اگر منظور اکثریته، بازم بعید می دونم.

4. آیا مردم از لج نظام اومده بودن که گفته بود نیاین؟ کلا برگزاری این مراسم سال هاست که از لج حکومته. سال هاست مبارزه است. امسالم مثل سال های قبل.

5. آیا جنبش اخلاقا می تونه این روز رو بنام خودش تموم کنه؟ نه. این روز واضح بود که هویت غیر سیاسی داشت.

6. آیا جنبش می تونه این روز رو از نظر سیاسی به اسم خودش تموم کنه؟ به راحتی می تونه. هم روش مانور بده هم به طرفداراش امید تازه. همون جوری که رقیبش با 22 بهمن همین کار رو کرد. یعنی تو این مبارزه ی فرسایشی، جنبش می تونه به قول گزارش گرای فوتبال با چهار شنبه سوری به بازی برگرده!!!

پ.ن:

حدود ساعت 10شب تقریبا 30 تا موتور گارد ویژه اومدن تو کوچه ی بن بست ما. تعداد شون اونقدر زیاد بود که 5 دقیقه طول کشید همشون بتونن دور بزنن و برن. همین که می رفتن از کوچه هایی که تا اون موقع فقط صدای ترقه می اومد، صدای الله اکبر گفتن شروع شد.